خلاصه کتاب مدیریت منابع انسانی دکتر آرین قلی پور
توضیحات
دانلود خلاصه کتاب مدیریت منابع انسانی دکتر آرین قلی پور
سال ها پیش پسر کوچولویی بازیگوش عاشق بازی کردن در اطراف درخت سیب بزرگی بود. او هر روز از درخت بالا می رفت و سیب هایش را می خورد و استراحتی کوتاه در زیر سایه اش می کرد. او درخت را دوست می داشت و درخت هم عاشق او بود. زمان به آرامی گذشت و پسر کوچولو بزرگ شد و دیگر هر روز برای بازی به سراغ درخت نمی آمد.
یک روز، پسر بعد از مدت ها برگشت، اما این بار مثل همیشه خوشحال نبود.
درخت به پسر گفت: بیا با من بازی کن.
پسر جواب داد: من دیگر یک پسر کوچولو نیستم و با درخت ها بازی نمی کنم. دوست دارم برای خودم اسباب بازی داشته باشم ولی پولی ندارم.
“متاسفم. ولی من پولی ندارم، اما تو می توانی همه ی سیب های مرا بچینی و آن ها را بفروشی و از پولش برای خودت اسباب بازی بخری.”
مجموعه حل المسائل VLSI : این درس یکی از اساسی ترین دورس کارشناسی ارشد
مهندسی برق و کامپیوتر است که به فرایند ساخت مدارات مجتمع و چینش این
مدارات جهت بهبود در هزینه و سرعت را دارد. به دانشجویان رشته مهندسی برق
توصیه میشه که این حل المسائل رو مرور نمایند.
حل المسائل VLSI
در این فایل دو حل المسائل از معروف ترین کتاب های مرجع این درس می باشد.
۱- Introduction to VLSI Circuits and Systems
۲ – Principles of CMOS VLSI Design Solution Set
کاربران عزیز کتاب دوم مرجع اصلی استفاده شده در کتاب صاحب زمانی است و بسیاری از مسائل اساسی که در این کتاب موجود میباشد در این حل المسائل به طور کامل حل شده با توضیحات کامل.
روش تست زنی مهندسی معکوس روشی است که در آن از خصوصیات ذهنی طراح سؤال
برای رسیدن به پاسخ درست کمک گرفته میشود. از آنجا که چیدمان سوالات و
پاسخ ها هر سال پیچیده و حساب شده تر میشود، این روش در آزمون های سالهای
اخیر کارآیی کمتری دارد.
لازم به توضیح است که این روش تحت هیچ شرایطی نمیتواند جایگزین آموزش صحیح
شود و تنها به عنوان یک روش کمکی هنوز هم کارآیی مختصری دارد.
این سوال را باید با احتیاط زیاد پاسخ داد! اگر بگوئیم شانسی می توان در کنکور سراسری تست زد این بدان معناست که آزمون سراسری دیگر چندان معتبر نیست چرا که وقتی عده ای به طور شانسی و تصادفی بتوانند نمره قبولی را کسب کنند دیگر زحمت و سختی دیگر داوطلبین در خواندن عمیق و برنامه ریزی شده دروس بی معنا می شود و در نتیجه کل اعتبار دانشگاه زیر سوال می رود.
از سوی دیگر اگر بگوئیم نمی توان در کنکور شانسی تست زد، با اعتراض عده بسیاری از استادان درس ها روبرو می شویم که با اطمینان خاطر و اعتماد به نفس کامل و حتی به طور تضمینی سوالات احتمالی کنکور 83 را قبل از کنکور پیش روی شما می گذارند و حتی حاضر به شرط بندی نیز برای ادعای خود می باشند!!!
به نظر می رسد که اشکال در خود کلمه ”شانس“ است که اگر به جای آن از کلمه ”احتمال“ استفاده شود موضوع شکلی علمی تر و قابل توجیه تر به خود می گیرد.
شاید اگر کنکورهای سراسری و آزاد مقاطع مختلف کارشناسی ارشد کاردانی به کارشناسی و.. سال 83 اولین کنکور ها در نوع خود بودند استفاده از تکنیک های علوم احتمالات و دانش استنتاج فازی برای امکان سنجی دستیابی سریع به جواب های درست در آزمون های تستی معنای چندانی نداشت. اما حقیقت این است که بیش از بیست سال نمونه تست در رشته های مختلف مقابل روی ماست که اگر سوالات آزمون های پایان ترم دبیرستان های برتر(یعنی همان جاهایی که طراحان تست در آنجا تدریس می کنند) را نیز به آن اضافه کنیم و همچنین تست های احتمالی موسسات خصوصی را نیز در نظر بگیریم با یک بانک اطلاعاتی بسیار بزرگ از داده های نمونه آماری مواجه می شویم که می توان فقط با یک دسته بندی ساده و شمردن تعداد تکرارهای هر دسته در کنکورهای سالهای اخیر به راحتی به قوانینی قابل اطمینان برای حدس زدن شانسی سوالات سال دیگر دست یافت.
این درحالی است که موضوعات اصلی درسی در سالهای اخیر تغییری اساسی نداشته اند و حتی نسبت به گذشته ساده تر نیز شده اند.
بنا براین می توان در جواب این سوال که :”آیا در آزمون های سراسری چهارگزینه ای می توان شانسی هم تست زد؟!“ چنین پاسخ داد که:”به دلایل زیر می توان از قوانین علوم آمار و احتمالات و روش استنتاج فازی در یافتن گزینه های با احتمال درستی بالا استفاده کرد و از این تکنیک به عنوان مکمل (در مواقعی که نسبت به درست بودن جواب تردید داریم ) و به عنوان تنها روش (برای مواقعی که هیچ چاره ای جز رها کردن تست نداریم) کمک گرفت:
دلیل اول: سیلابس یا فهرست مطالب و موضوعات درسی ثابت و از قبل مشخص است و کرانه های هر موضوع و میزان توقع استادان برای تسلط دانش آموزان به هر مبحث نیز تا حدود زیادی مشخص است.
دلیل دوم: به دلیل در دسترس بودن و وجود بیش از پانزده سال سوالات آزمون های سراسری امکان دسته بندی تست ها به شکل های مختلف (موضوعی تکرار ترکیبی و…) وجود دارد که بعد از دسته بندی می توان با کمک نرم افزارهای آماری منحنی توزیع سوالات و احتمال ظهور آنها در کنکور 83 را استخراج نمود و از این راه به شکلی علمی به سراغ تست های سال آینده رفت.
دلیل سوم: به دلیل سود آوری شدید و بسیار بالای سرمایه گذاری در حوزه کنکور سراسری کارشناسی و این اواخر کارشناسی ارشد بسیاری از خبرگان و مغزهای متفکر کشور به سمت دسته بندی و روشن سازی مباحث و فرمول بندی قواعد و ساده سازی مفاهیم روی آورده اند و نتیجه کار خود را اغلب در قالب جزوات دست نویس کلاسی و بعضا در قالب کتابهای کمک درسی وارد بازار کرده اند. با تهیه این کتب و استفاده از نتایج و زحمات کار این خبرگان حوزه آموزش در ساده سازی مفاهیم درسی می توان انرژی مطالعه را روی مباحثی متمرکز کرد که در 90 درصد مواقع سوالات از این مباحث استخراج می شود. به این ترتیب می توان به جای توزیع یکنواخت زحمت درس خواندن و همچنین وقت آزمون روی تمام سوالات فقط روی آن دسته از مباحثی متمرکز شد که امکان قبولی ما را در کنکور سراسری بالا می برند.
دلیل چهارم : چهارمین دلیل برای امکان پذیری استفاده از قوانین احتمالات و استنتاج فازی در کنکور سراسری الزام طراحان تست در توزیع نرمال و یکنواخت سوالات پیچیده و ساده در هر آزمون می باشد. به عبارت دیگر دست و بال طراحان کنکور برای هر نوع مانور در طراحی سوالات باز نیست و ایشان مکلف اند که در طراحی سوالات سطح تمام دانش آموزان شرکت کننده را در نظر بگیرند. بدیهی است که همه داوطلبین شرکت کننده در آزمون به یک اندازه باهوش نیستند و در یک سطح واحد از آمادگی قرار ندارند. سطح علمی مدارس کشور در شهرهای مختلف و حتی در سطح یک شهر نیز یکسان نیست. بنابراین طراحان تست باید به طور متناسب و معنی دار سوالات بسیار مشکل نسبتا مشکل ساده خیلی ساده را در دفترچه آزمون پخش کنند و این فرصت را برای طیف های مختلف شرکت کننده فراهم کنند تا فراخور سطح علمی و میزان تسلط خود بخشی از این سوالات را شکار کنند.
دلیل پنجم: توزیع گزینه های درست در بین 250 تا 300 سوال هر آزمون باید به شکلی باشد که امکان شانسی زدن گزینه ها را به حداقل برساند. به عبارت دیگر هر یک از گزینه های الف و ب و ج ود باید بتوانند به طور یکسان از گزینه های درست بهره مند شوند که اگر بخواهیم به طور آماری صحبت کنیم باید بگوئیم تقریبا 25 درصد اوقات باید هر گزینه برای درست بودن انتخاب شود. این درحالی است که طراح تست نمی تواندبه دلخواه خود هر چند بار که بخواهد پاسخ درست را روی یک گزینه (مثلا الف) متمرکز کند. او باید از منحنی توزیع نرمال برای توزیع سوالات استفاده کند که این باعث می شودتا طراح تست فقط حق داشته باشد ده درصد موارد جوابهای درست را روی یک گزینه تکراری قرار دهد.
دلیل ششم: اگر داوطلب نداند که جواب صحیح یک تست چیست بین چهار گزینه سرگردان می ماند و در نتیجه برای او احتمال درستی هر سوال 25% است. از سوی دیگر احتمال نادرستی هر گزینه نیز برای او 25% است. از آنجا که هر سه سوال غلط یک سوال درست را از بین می برد در نتیجه او اگر مثلا فقط گزینه های الف پاسخ نامه را سیاه کند. هر چند طبق قانون احتمالات حتما یک چهارم یا بیست و پنج درصد علامت زده های او صحیح می باشند اما از سوی دیگر 75% غلط باعث می شود تا میانگین او صفر شود. این در حالی است که تمام 250 یا 300 سوال کنکور فقط مربوط به یک درس نیست و برای هر درس بین 15تا 20 سوال کنار گذاشته می شود که این قانون باید در هر درس حاکم باشد و در نتیجه در یک بازه 20 سوالی نیز باید قوانین توزیع نرمال حاکم باشد. اما از سوی دیگر بین چهار گزینه همیشه فقط یکی درست است و سه گزینه دیگر اشتباه می باشند. بنابراین اگر داوطلب روشی بلد باشد که بتواند در هر سوال تست یکی از گزینه های نادرست را پیداکند در نتیجه احتمال درستی سه گزینه دیگر را به 100 تقسیم بر سه یعنی 3/33 % افزایش داده است. در این حالت اگر به طور تصادفی تا آخر دفترچه فقط یکی از گزینه ها را تصادفی انتخاب کند طبق قوانین احتمالات او احتمال دارد که در 3/33 درصد اوقات درست و در 6/66 درصد موارداشتباه بزند و این یعنی نسبت به قبل اندکی شانس قبولی و امتیاز گیری او بیشتر شده است. دقت کنید که داوطلب می تواند ابتدا با علامت زدن آن بخش از سوالات بسیار ساده و راحت تعداد سوالات تردیدی را به حداقل برساند و بعد از این تکنیک استفاده کند که طبیعی است تا حدودی شانس قبولی خود را افزایش می دهد. البته او باید این خطر را نیز به جان بخرد که ممکن است با غلط زدن سوالات مشکوک امتیاز درستی مربوط به سوالات ساده را هم از دست بدهد و در نتیجه نسبت به افراد بسیار ضعیف تر ازخود امتیاز پائین تری بگیرد. اما به هر تقدیر در این روش احتمالات و قوانین آماری دخالت دارند و احتمالات همانگونه که ممکن است در بعضی مواقع معجزه بیافرینند. با اندک اشتباهی می توانند منجر به فاجعه شوند.
دلیل هفتم: هفتمین دلیل این است که یافتن جوابهای نادرست معمولا بسیار ساده تر از یافتن پاسخ های صحیح است. طبق قوانین احتمالات جمع احتمال درستی و نادرستی برابر عدد واحد یعنی یک و میزان ثابتی است و هر چه مهارت فرد در یافتن جوابهای غلط بیشتر شود به طور وارون احتمال اینکه او جواب درست را علامت زند بسیار بیشتر می شود. از سوی دیگر همانطوری که گفتیم احتمال یافتن جواب نادرست خیلی مواقع بسیار راحت است. البته طراحان تست برای اینکه جوابهای نادرست به راحتی لو نروند از تکنیک های مبهم سازی و تارنمایی جوابهای غلط نیز کمک می گیرند و سعی می کنند با تزریق جوابهای شبه درست و گول زننده نظر داوطلب را به سوی خود جلب کنند. اما این روش ها بسیاری اوقات آنقدر ابتدایی و کودکانه است که با اندکی دقت و حواس جمعی می توان بدون هیچ پیش زمینه ذهنی به راحتی دست طراح تست را خواند و با خط زدن جوابهای با احتمال نادرستی بالا به سرعت و به راحتی به جواب درست نزدیک شد.